نی نی مانی نی ما، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

کودک من...

بسم الله الرحمن الرحیم...

این روز ها...

سلام نی نی خوشگلم  امروز اومدم تا در مورد روزانه هام بگم... پسرخوشگلم از وقتی پنج ماهت کامل شده شروع کردی به تکون خوردن ومرتب ورجه وورجه میکنی ومن غرق لذت میشم راستش تا قبل ازینکه تکون بخوری باورم نمیشد باردارم و یه نی نی تو دلمه ... ولی حالا دیگه کاملا حست میکنم و ازین بابت خوشحالم چون خیلی عجله داشتم که حرکت هاتو حس کنم حالا دیگه مطمئنم دارم مادر میشم ... خدایا شکرت که لطفت شامل حالم شد ونعمت مادر بودنو بهم عطا کردی...  عزیز دلم این روزا خونمون خیلی بهم ریختس چون قراره تا چند روزه دیگه به خونه جدیدمون اسباب کشی کنیم  ولی من زیاد کار سخت نمیکنم که یه موقع نی نی کوچولوم ...
10 اسفند 1393

سونوگرافی دوم وشوکی که به ما وارد شد...

نی نی نازه مامان همونطور که تو پست قبل گفتم دکتر یه وقت سونو گرافی برای دوهفته بعد بهمون داد ... تو این دوهفته منو بابا امیر هر دفعه که میرفتیم بیرون یه چیزی واست میگرفتیم اعم از لباس یا عروسک و... بالاخره روز موعود رسید ومنو بابایی رفتیم مرکز سونو گرافی وقتی روی تخت دراز کشیدم اتفاقات آینده رو حتی یه درصدم تصور نمیکردم ولی درکمال ناباوری آقای دکتر بعداز نگاه دقیق به اندامت گفت که بچه پسره...... وای خدای من چطور ممکنه من که به گوشام اطمینان نداشتم... بابایی به حرف اومد و گفت :آخه آقای دکتر دفعه پیش گفته بودین بچه دختره آقای دکترم جواب داد که من فقط احتمال داده بودم و نظر قطعی نداده بودم... ...
1 اسفند 1393

سلاااام...

سلام به همه ی دوستای گلم گفته بودم که باکلی خبر میام پیشتون وازتون خواسته بودم منتظر باشین حالا وقتش رسیده ... ببخشید که یکم دیر شد ... نی نی نازم وقتی 13 هفتمو تموم کردم دکترم برام سونو گرافی نوشت وای که چقدر لحظه شماری میکردم واسه شنیدن ضربان قلب کوچولوت... بالاخره روز موعود رسید و همراه بابا امیر رفتیم مرکز سونو گرافی دکتر شاهین ...دل تو دلم نبود تا اینکه صدامون زدن وگفتن نوبتمون رسیده... فدات بشم وقتی که دکترسونو گرافیرو شروع کرد نمیدونی چه حالی داشتیم دکتر باحوصله همه ی اعضای بدنتو بهمون نشون داد وگفت که خدارو شکر هیچ مشکلی نداری و ما ازین بابت کلی خوشحال شدیم وخدارو هزارمرتبه شکر کردیم.. ...
9 بهمن 1393

فقط یکمه دیگه...

سلام دوستان ممنون ازینکه این چندوقت فراموشمون نکردین وبانظرای خوبتون خوشحالم کردین این چند وقت که نبودم کلی اتفاق افتاده که وقت نکردم بیامو بنویسم ولی به زودی باکلی آپ جدید میام پیشتون .. پس منتظر خبرای تازه باشین... ...   ...
18 دی 1393

سونوگرافی وخبر تپش قلب عسلم...

عزیز مامان دیروز (1393/8/21) رفتم پیش آقای دکتر چون بابا امیر فرصت نداشت خودم تنهایی رفتم.. آقای دکتر واسم سونوگرافی نوشت...موقع سونو تو رو نشونم داد وگفت الان 11میلی متری فدای قد وبالات بشم من فندقم..قلب کوچولوت مثل گنجیشک تند تند میزد البته من صداشو نشنیدم چون دکتر گفت فعلأ اکو واست ضرر داره واز ماه سیزدهم به بعد میتونم صدای قلبتو بشنوم....خلاصه که حس خیلی خوبی بود باورم نمیشد توی شکمم یه جنین در حال رشده ولی وقتی باچشم خودم دیدم باورم شد وبیش ازپیش به قدرت خدا پی بردم ...بعد ازینکه از مطب اومدم بیرون به بابا امیر زنگ زدمو بهش گفتم که همه چیت نرماله اونم  خیلی خوشحال شد وکلی قربون صدقت رفت... اینم عکسای سونوگرافی...اونی که...
22 آبان 1393

....

نی نیِ عزیزم روز دوشنبه (1393/8/5)جواب آزمایشو بردم پیش آقای دکتر خوشبختانه همه چیز نرمال و طبیعی بود ومشکلی نبود فقط من یکم کمردرد دارم که وقتی به دکترگفتم گفت باید حداقل 15روز استراحت کنی کارای سنگین انجام ندی اعم ازرانندگی و... مامانی به حرف اقای دکترگوش کردم ودوسه روزه کامل استراحت میکنم که خدای نکرده خطری تهدیدت نکنه... خداخودش مراقبت باشه... بوووووووووس     ...
8 آبان 1393

مراجعه به پزشک زنان...

عزیزدلم دوشنبه هفته قبل(1393/7/28 )من به دکتر محمدعلی صراطی نوری مراجعه کردم که تا هنگام تولدت تحت نظرپزشک باشم. دکترواسم چندتا آزمایش نوشت وسه شنبه همراه باباامیر رفتیمو همه آزمایشارو انجام دادیم وقراره بابایی فردا جوابشونو بگیره...ایشالا که  با خبرای خوب ازپیش دکتربرگردیم.. ...
3 آبان 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک من... می باشد